متن طنز در مورد سربازی
اطلاعات عمومیبرای شرکت در مسابقه کلیک کنید

متن طنز در مورد سربازی

 

 

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

 .

 .

.

از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

.

.

.

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد                    تو را از من مرا از تو جدا کرد

گروهبانان مرا بیچاره کردند                    لـــ ـباس  شخصی ام را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را                 لباس آش خوری کردند تنم را

 

 

.

.

.

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان



نظرات شما عزیزان:

ترانه
ساعت21:37---20 بهمن 1394
سلام لطفا به اين سوال در داخل وبلاگم جواب بدين؟

عزيزترين كس زندگيتون كيه؟

براي اثبات عشقتون بهش حاضرين تا آخر اين هفته

چه كاري براش انجام بدين؟


ترانه
ساعت10:00---15 بهمن 1394
سلام
تا حالا شده يه روز خيلي سختو تجربه كني؟ چه اتفاقي در اون روز افتاد؟
كي به دادت رسيد و مشكلت چه جوري حل شد؟
ميدوني رفيق يه بزرگي ميگفت:
دوست آن باشد كه گيرد دست دوست
در پريشان حالي و درماندگي...

تا حالا يه دوست واقعي داشتي؟ واقعي كه ميگم از همه لحاظ ها؟
چي كار كرده برات كه تونسته نظرتو به خودش جلب كنه؟
خوشهال ميشم بياي وبلاگم و به همه سوالات جواب بدي...منتظرم ترانه


ترانه
ساعت14:23---3 بهمن 1394
هم وبلاگي عزيز سلام
اميدوارم حالت خوب باشه نميدونم كجايي يا اينكه چن سالته اما ميخوام ببرمت به دنيايي كودكيمون همون دوره دبستان
آخي يادش بخير
دوست عزيز يه تخته گذاشتم تو وبلاگم از همون تخته گچي هاي قديمي يادت اومد آفرين روي اين تخته هر كي يه مطلب نوشته
فقط جاي متن تو خاليه پس زودي بيا
بيا و بنويس از خاطرات اون دورانت يا هرچيز ديگه اي كه خودت دوس داري و ميپسندي كه ديگران هم بخونن ارسال نظر از تو درجوندنش با من
در ضمن نوشته هاي روي تخته رو كامل بخون
منتظرتم : ترانه


ترانه
ساعت10:07---27 دی 1394
سلام

كاش كاشهايمان روزي حقيقت ميشدند
تنگناي سينه ها دشت محبت ميشدند
سادگي مهر وفا قانون انسان بودن است
كاش قانون هايمان روزي رعايت ميشدند
كاش ميشد كاشهاي زندگي
گم شوند پشت نقاب بندگي


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







موضوعات مرتبط: متن طنز ، متن طنز در مورد سربازی ، ،

برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:, ] [ 23:14 ] [ مرتضی ]
[ ]